اندیشه در غدیر 2
به نامت که پشتیبانی و به یادت که آرام جانی
آنها در ادامه گفتند : «ما معتقدیم اگر امامت نباشد رسالت پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم ناتمام میماند چون این یک اصل پذیرفته شده است که هر چیزی برای تداوم و جاودانه ماندن به دو اصل نیازمند است : 1- اصل علل پیدایش 2- اصل علل پایداری و حفاظت . اگر یک مخترع اختراعی را به ثبت برساند و برود و دیگر کسی آن اختراع را به تولید انبوه نرساند و حفظ نکند ، آن اختراع فراموش میشود . از یاد میرود و نابود میشود . در حفظ و نگهداری یک ساختمان ، یک کتاب ، یک طرح اقتصادی و هر مسئله دیگری نیز این واقعیت جاری است .
در مسایل فکری عقیدتی نیز به این دو اصل نیازمندیم :
• اصل پیدایش “علت محدِثه” و پدیدآورنده.
• اصل پایداری و حفاظت “علت مبقیه” و نگهدارنده .
اگر آخرین پیامبر خدا که آمد و مکتب را معرفی کرد و ملت و دولت اسلامی را با انواع زحمت ها و تلاش ها پدید آورد و پس از دورانی از دنیا رفت ،هیچ علت پایداری و حفاظتی نبود که راه و رسم او را تداوم دهد و مکتب او را حفظ کند و سنت او را از انواع تحریف ها و دگرگونی ها برهاند ، ره آورد رسالت تاراج میشد و پس از اندک زمانی اثری از آن باقی نمیماند .پس رسالت بدون ولایت و امامت ناتمام است »
وقتی به سخنانشان فکر کردم دیدم عاقلانه است و دلیلی برای مخالفت وجود ندارد چون معتقدم خدای متعال حکیم است و کاری را بیهوده انجام نمیدهد . محال است که خدا برای هدایت بشر پیامبر بفرستد آیین و شریعت بفرستد و آخرین پیامبرش هم باشد اما بعد او هیچ تدبیر دیگری برای هدایت و نجات انسانها نیندیشد .
اما یک سوال در ذهنم ایجاد شد و آن اینکه ” مگر نه این است که دین اسلام منادی آزادی است ؟ انتخاب از جانب خدا با آزادی و دموکراسی چگونه با هم جمع میشوند؟ “
آنها اینگونه پاسخم دادند که : «اگر تعریف دموکراسی، شرکت مردم در سرنوشت خویش و داشتن حق رای و آزادی در انتخاب است ، حماسۀ غدیر عالی ترین جلوۀ آزادی و دخالت مردم در سرنوشت خویش است . با اینکه رهبر و امام برحق را خدا برگزید و پیامبر خدا او را معرفی کرد ، باز مردم در بیعت با امام آزاد بودند . خدای متعای رهنمود میدهد . همانگونه که خوبی ها و بدیها را معرفی کرد و راه سعادت و شقاوت را نشان داد ، امام حق را نیز معرفی کرد . اما انسانها در انتخاب رهبر آزادند ؛ میتوانند امام حق را انتخاب کنند و به سعادت برسند یا مخالفت کنند و گمراه شوند آنگونه که در دیگر رهنمودهای الهی گروهی رستگار و گروهی دیگر منحرف شدند .»
پاسخشان بی عیب و نقص بود و هر عقل سلیمی به آن اعتراف میکرد و به نظر می آمد آنها که با ولی غدیر مخالفت کردند و آن واقعه عظیم را به تفسیر و تأویل باطل کشاندند دغدغه دین خدا را نداشتند و خواب و خیال هایی در سر میپروراندند. وگرنه چه دلیلی داشتند که منکر جانشینی کسی بشوند که خدا تعیین و نصبش کرده بود ؟!!!
از این رو تصمیم گرفتم کمی بیشتر درباره غدیر و مسالۀ امامت بیندیشم . نمیخواهم مانند آنهایی باشم که میگویند ما بت پرست شدیم چون پدران و گذشتگان ما بت میپرستیدند .