بشارت

شـمر نمازش را میخواند،
روزه‌اش را هم میگرفت،
آشکارا هم فسق و فجور نمیکرد،
و شاید اهل رشوه و ربا هم نبود…
معاویه و ابن‌زیاد و عمربن‌سعد هم همینطور…

یادمان باشد،
زیارت عاشورا که میخوانیم
وقتی رسیدیم به «وَ لَعنَ الله…»هایش؛

لحظه ای به خودمان گوشزد کنیم:
نکند این «لعنة الله…» شامل حال ما هم بشود؟

مایی که گاه خودمان را
“ارزانتر” از شمر و عمر و ابن‌زیاد میفروشیم…

جمله ای بس سنگین از شهید آوینی:

“کربلا"به رفـــتن نیست…
به شـــدن است …!
که اگر به رفـــتن بود!
شمر هم “کربلایی” است!

از احادیثی که حاج آقا مجتهدی تهرانی بسیار تکرار میکردند : “الکمال کلُّ الکمال التفقه فی الدین و الصبر علی النائبة و تقدیرالمعیشة”
کاملترین کمال فهم عمیق دین و شکیبایی بر سختیها و تنگ گرفتن زندگی است .
نکات : 1ـ تفقه اعم از اعتقادات و اخلاق است و به فهم کامل همه دین اشاره دارد
2ـ بیان صبر بعد از تفقه گویی بیانگر این مطلب است که کسی که در راه فهم دین قدم میگذارد همیشه با سختیهای زندگی درگیر است
3ـ تقدیر در معنای “به اندازه رفتار کردن و زیاده روی نکردن” هم هست اما بزرگان عرفان معتقدند در اینجا معنای “تنگی” منظور است .
هر کدام از این سه مورد به هم بریزد کمال محقق نمیشود و انسان به هم میریزد ؛ چراکه هرکدام رشد دهنده بُعدی از شخصیت آدمی است .
بزرگان به لحاظ تقدیر معیشت تأکید داشتند و مراقب بودند توسعه بی جهتی در زندگیشان حاصل نشود . و از رموز موفقیت آنها بوده .
نقل شده پدر علامه محمد تقی مجلسی زود از دنیا رفت و مادر فرزندش را برای تلمذ نزد استاد میگذارد . آنها پول اندکی داشتند و هزینه معاش و تحصیل برایشان سنگین بود .استاد که متوجه مسأله میشود ، به مناسبتی خواست به شاگردش مبلغی هدیه بدهد تا به مادر برساند . محمدتقی از مادرش اجازه خواست اما مادر قبول نکرد وگفت پدرت 14 غاز برایمان باقی گذاشت . پس حتما باید بتوانیم با همان 14 غاز ، زندگیمان را تدبیر کنیم . آن بانو توسعه بی جهت را موجب آسیب میدانست.

قرآن کریم حقیقتا برنامه زندگیست .با این باور قرآن را بخوانیم میبینیم که به تمام سؤالات و نگرانیهامان پاسخ میدهد و برایش دستور کار دارد . آنجا که جمع کثیری مرعوب دشمن ، مؤمنان را از ایستادگی در برابر دشمنان برحذر میدارند ، قرآن کریم میفرماید « الذین قال لهم الناسُ إنّ الناسَ قدجمعوا لکم فاخشوهم فزادهم ایمانا وقالوا حسبنا الله و نعم الوکیل.فانقلبوا بنعمة من الله و فضل لم یمسسهم سوء واتبعوا رضوان الله والله ذوفضل عظیم.إنما ذلکم الشیطان یخوف اولیاءه فلاتخافوهم و خافونِ إن کنتم مؤمنین» آل عمران/173 تا 175
همان کسانی که مردم به ایشان گفتند :مردمان کثیری برای جنگ با شما گرد آمدند پس از آن بترسید ؛ ولی [ این سخن ] بر ایمانشان افزود و گفتند خدا مارا بس است و نیکو حمایتگری است . پس با نعمت و بخششی از جانب خدا از میدان نبرد بازگشتند درحالیکه هیچ آسیبی به آنان نرسیده بود و همچنان خشنودی خدا را پیروی کردند و خدا دارای بخششی عظیم است . درواقع این شیطان است که دوستانش را میترساند پس اگر مؤمنید از آنان نترسید و از من بترسید .
نکات
1- اگرتمام دنیا دربرابر مؤمن بایستد باکی ندارد چون معتقد است خدا پشتیبان اوست.
2- در راه خدا هیچ آسیبی به مؤمن نمیرسد و آنچه میرسد نعمت و بخشش است .
3- مؤمن فقط از رضوان الهی پیروی میکند .
4- آنکه میترساند شیطان است و آنکه میترسد تحت ولایت شیطان و زیر پرچم اوست .
قضاوت با خودمان : ببینیم چقدر مؤمنیم!

دیگران حق ندارند دین گریزی و دین ستیزیشون رو به پای رفتارای مسلمونا یا طلبه ها بذارن و در این صورت عذرشون پذیرفته نیست ؛

بیشتر مردم دین را از روی تحقیق نمیپذیرند بلکه به دینداران و شخصیت ها نگاه میکنند و سلیقه ای کار میکنند. کاری که در نگاه امام صادق علیه السلام نکوهیده است.اون حضرت میفرماین: “کسی که دین را با شخصیت ها بشناسد، همان شخصیت ها او را از دین خارج میسازند.” مستدرک الوسائل، ج17، ص307 

اما مسلمونا یا طلبه ها هم حواسشون باشه یه آدم مکتبی حق نداره طبق دل خودش هر رفتاری داشته باشه. همه چیز باید در سایه مکتبش رنگ بگیره .بی شک دیگران هم تا حدودی حق دارن انتظار داشته باشن که وقتی کسی ادعایی میکنه ، بهش عمل کنه. وگرنه مکتبی بودنش زیر سواله . و بر دیگران حجته که بهش بگن “دروغ میگی چون خودت به اونا پایبند نیستی” . همه ما ناخودآگاه همین انتظار رو از شخص مدعی داریم . در نظر بگیرید منادی دین حق خودش خلاف دعوتش عمل کنه!!! خب کمترین پیام رفتاراش اینه که چیزی که شما رو دارم بهش دعوت میکنم ارزش عمل کردن رو نداره و این عین تناقضه . خب اگه ارزشش رو نداره پس چرا دیگران رو به اون دعوت میکنی؟ اگه ارزشش رو داره چرا خودت بهش عمل نمیکنی؟!!! و با این تناقض رفتار و گفتار یا خودش زیر سواله و یا دینش .یا تو دروغ میگی یا دینت دروغه . در هر صورت اعتبارت رو در نزد منِ مخاطب از دست میدی. و این انتظار و تفکر در اطرافیان خیلی هم بیراه نیست . پس در مقام طلبه بکوشیم به فرموده امام خمینی رحمت الله علیه “اگر یک قدم در راه تحصیل علم برداشتیم، نگوییم دو قدم لااقل یک قدم هم در راه تهذیب نفس برداریم” و این تهذیب که نباشه علم توحید هم بیفایده که هیچ، بلکه وبال میشه و لا یزید الظالمین إلا خسارا. اول ظرفت رو پاک کن بعد شیر توش بریز وگرنه شیرت فاسد میشه.

 امیرالمومنین امام على عليه السلام: بدترین دشمن آدمى، خشم و شهوت اوست، پس هر كه آن دو را در اختیار بگیرد، مقامش بالا می رود و به هدفش برسد

میزان الحکمه، ج8، ص447

قطعا مراد از شهوت در کلام مولا، صرفا شهوت جنسی نیست. شهوت به امیال نفسانی اطلاق میشود که انسان را به سمت افراط سوق میدهند. مثل شهوت خوردن، شهوت خوابیدن، شهوت مال اندوزی، شهوت جنسی و …

مراد از خشم هم قطعا خشم در برابر خودی هاست. نه خشم در برابر دشمن. خشمی که بیجا و کنترل نشده باشد و در جهت رضای خالق نباشد