بشارت

ازدواج موقت

ارسال شده در 17 آذر 1395 توسط دارابي در شبهه پژوهی, احکام

منع خلیفه از ازدواج موقت‏


ازدواج موقت از مختصات فقه جعفرى است؛ سایر رشته‏ هاى فقهى اسلامى آن را مجاز نمی شمارند. من به هیچ وجه مایل نیستم وارد نزاع اسلام برانداز شیعه و سنى بشوم. در اینجا فقط اشاره مختصرى به تاریخچه این مسأله می کنم:
مسلمانان اتفاق و اجماع دارند که در صدر اسلام ازدواج موقت مجاز بوده است و رسول اکرم در برخى از سفرها که مسلمانان از همسران خود دور می ‏افتادند و در ناراحتى به سر می بردند، به آنها اجازه ازدواج موقت می داده است. و همچنین مورد اتفاق مسلمانان است که خلیفه دوم در زمان خلافت خود، نکاح منقطع را تحریم کرد.
خلیفه دوم در عبارت معروف و مشهور خود چنین گفت: «دو چیز در زمان پیغمبر روا بود، من امروز آنها را ممنوع اعلام مى‏کنم و مرتکب آنها را مجازات می نمایم: متعه زنها و متعه حج»
گروهى از اهل تسنن عقیده دارند که نکاح منقطع را پیغمبر اکرم خودش در اواخر عمر ممنوع کرده بود و منع خلیفه در واقع اعلام ممنوعیت آن از طرف پیغمبر اکرم بوده است. ولى چنانکه می ‏دانیم عبارتى که از خود خلیفه رسیده است، خلاف این مطلب را بیان می کند.
توجیه صحیح این مطلب همان است که علامه کاشف الغطاء بیان کرده ‏اند. خلیفه از آن جهت به خود حق داد این موضوع را قدغن کند که تصور می ‏کرد این مسأله داخل در حوزه اختیارات ولىّ امر مسلمین است؛ هر حاکم و ولىّ امرى می ‏تواند از اختیارات خود به حسب مقتضاى عصر و زمان در این گونه امور استفاده کند.
به عبارت دیگر، نهى خلیفه نهى سیاسى بود نه نهى شرعى و قانونى. طبق آنچه از تاریخ استفاده می شود، خلیفه در دوره زعامت، نگرانى خود را از پراکنده شدن صحابه در اقطار کشور تازه وسعت یافته اسلامى و اختلاط با ملل تازه مسلمان پنهان نمی کرد؛ تا زنده بود مانع پراکنده شدن آنها از مدینه بود؛ به طریق اولى‏ از امتزاج خونى آنها با تازه مسلمانان قبل از آن که تربیت اسلامى عمیقاً در آنها اثر کند ناراضى بود و آن را خطرى براى نسل آینده به شمار می آورد و بدیهى است که این علت امر موقتى بیش نبود. و علت اینکه مسلمین آن وقت زیر بار این تحریم خلیفه رفتند این بود که فرمان خلیفه را به عنوان یک مصلحت سیاسى و موقتى تلقى کردند نه به عنوان یک قانون دائم، و الّا ممکن نبود خلیفه وقت بگوید پیغمبر چنان دستور داده است و من چنین دستور می دهم و مردم هم سخن او را بپذیرند.
ولى بعدها در اثر جریانات بخصوصى «سیره» خلفاى پیشین، بالأخص دو خلیفه اول، یک برنامه ثابت تلقى شد و کار تعصب به آنجا کشید که شکل یک قانون اصلى به خود گرفت. لهذا ایرادى که در اینجا بر برادران اهل سنت ما وارد است بیش از آن است که بر خود خلیفه وارد است. خلیفه به عنوان یک نهى سیاسى و موقت- نظیر تحریم تنباکو در قرن ما- نکاح منقطع را تحریم کرد، دیگران نمی ‏بایست به آن شکل ابدیت بدهند.
بدیهى است که نظریه علامه کاشف الغطاء ناظر بدین نیست که آیا دخالت خلیفه از اصل صحیح بود یا نبود، و هم ناظر بدین نیست که آیا مسأله ازدواج موقت جزء مسائلى است که ولىّ شرعى مسلمین مى‏تواند ولو براى مدت موقت قدغن کند یا نه، بلکه صرفاً ناظر بدین جهت است که آنچه در آغاز صورت گرفت با این نام و این‏ عنوان بود و به همین جهت مواجه با عکس العمل مخالف از طرف عموم مسلمین نگردید.
به هر حال نفوذ و شخصیت خلیفه و تعصب مردم در پیروى از سیرت و روش کشوردارى او سبب شد که این قانون در محاق نسیان و فراموشى قرار گیرد و این سنت که مکمل ازدواج دائم است و تعطیل آن ناراحتیها به وجود می آورد، براى همیشه متروک بماند.
اینجا بود که ائمه اطهار- که پاسداران دین مبین هستند- به خاطر اینکه این سنت اسلامى متروک و فراموش نشود آن را ترغیب و تشویق فراوان کردند. امام جعفر صادق علیه السلام می فرمود: “یکى از موضوعاتى که من هرگز در بیان آن تقیه نخواهم کرد موضوع متعه است". و اینجا بود که یک مصلحت و حکمت ثانوى با حکمت اوّلى تشریع نکاح منقطع توأم شد و آن کوشش در احیاء یک «سنت متروکه» است. به نظر بنده آنجا که ائمه اطهار مردان زن دار را از این کار منع کرده‏ اند به اعتبار حکمت اوّلى این قانون است، خواسته‏ اند بگویند این قانون براى مردانى که احتیاجى ندارند وضع نشده است، همچنانکه امام کاظم علیه السلام به على بن یقطین فرمود: ” تو را با نکاح متعه چه کار و حال آنکه خداوند تو را از آن بی نیاز کرده است” و به دیگرى فرمود: “این کار براى کسى رواست که خداوند او را با داشتن همسرى از این کار بی نیاز نکرده است. و اما کسى که داراى همسر است، فقط هنگامى می تواند دست به این کار بزند که دسترسى به همسر خود نداشته باشد".
و اما آنجا که عموم افراد را ترغیب و تشویق کرده‏ اند، به خاطر حکمت ثانوى آن یعنى «احیاء سنت متروکه» بوده است زیرا تنها ترغیب و تشویق نیازمندان براى احیاء این سنت متروکه کافى نبوده است. این مطلب را به ‏طور وضوح از اخبار و روایات شیعه می توان استفاده کرد.
به هر حال آنچه مسلم است این است که هرگز منظور و مقصود قانونگذار اول از وضع و تشریع این قانون و منظور ائمه اطهار از ترغیب و تشویق به آن این نبوده است که وسیله هوسرانى و هواپرستى و حرمسراسازى براى حیوان صفتان و یا وسیله بیچارگى براى عده ‏اى زنان اغفال شده و فرزندان بی سرپرست فراهم کنند.
مجموعه‏ آثار استاد شهید مطهرى ج19 صص80 تا 83‏
پس ما هم به پیروی از امامان معصوم خود، اگر در دوره ای زیستیم که این سنت الاهی باوجود ضرورتش، تعطیل شد و رابطه حرام، بیشتر از حلال الاهی مورد اقبال عموم جامعه قرار گرفت، وظیفه داریم عموم افراد جامعه را ترغیب و تشویق به این کار کنیم وگرنه دلیلی برای ترغیب عمومی وجود ندارد و بهتر است به موارد ضرورتش بسنده کنیم

ازدواج موقت اسلام، دین فطرت چندهمسری نظر دهید »

چندهمسری در اسلام

ارسال شده در 25 آبان 1395 توسط دارابي در التماس تفکر, شبهه پژوهی, جاذبه اسلام

پرسش


کارشناسان دینی در توجیه علت برخی محدودیت هایی که فقه برای زنان در امور اجتماعی مانند شهادت، قضاوت، حق طلاق و … قائل شده، مسأله احساسات زنانه را مطرح می کنند. و می گویند که زن ممکن است در امور ذکر شده تحت تأثیر احساسات زنانه، عقلش تحت الشعاع قرار گیرد و لذا اعتبار چندانی نمی توان برای رأی زنان قائل شد. پس چگونه است که اسلام اجازه تعدد ازدواج را برای مردان داده است، که ناگفته پیداست، این مسأله، شکنجه روحی شدید برای زنان و بدترین نوع نادیده گرفتن احساسات آنهاست. پس اینجا احساسات زنانه و محترم شمردن آن چه می شود؟

پاسخ

تعدد زوجات و چند همسری مردان یک قانون حکیمانه و به مصلحت زنان جامعه است زیرا در قانون گذاری ،قانون گذار کل جامعه را در نظر می گیرد و قانون کلی وضع می کند. بر این اساس از آنجا که :
1. زنان (دختران) شش سال زودتر از مردان به سن بلوغ و آمادگی جنسی برای ازوداج می شوند و معمولا زودتر از مردان هم سن خود ازدواج می کنند.
2. مردان در حوادث گوناگون ، بیش از زنان در معرض خطر مرگ قرار دارند و در جنگ‏ها و حوادث دیگر، قربانیان اصلی را آنها تشکیل می‏دهند.
3.بسیاری از زنانی که ازدواج کرده اند به علل گوناگون در ابتدای زندگی همسران خود را از دست می‏دهند در حالی که نیازمند همسر هستند.
این عوامل و عوامل دیگر موجب بر هم خوردن تعادل میان مردان و زنان می‏شود و همواره به دلائل زیر جمعیت زنان نیاز مند ازدواج بیش از مردان است و برای حفظ سلامت جامعه و افراد آن ناچاریم یکی از سه راه ذیل را انتخاب کنیم:
أ. در همه موارد مردان تنها به یک همسر قناعت کنند و سایر زنان تا پایان عمر بدون همسر باقی بمانند و تمام نیازهای فطری و خواسته‏های درونی و احساسی خود را سرکوب کنند.
ب. مردان فقط دارای یک همسر قانونی باشند، ولی روابط آزاد و نامشروع جنسی را با زنانی که بی شوهر مانده‏اند، به شکل معشوقه برقرار سازند.
ج. به کسانی که از نظر جسمی و مالی و اخلاقی قدرت اداره بیش از یک همسر را با رعایت کامل عدالت میان همسران و فرزندان دارند، اجازه داده شود که بیش از یک همسر انتخاب کنند.
اگر راه اوّل را انتخاب کنیم، باید گذشته از مشکلات اجتماعی که به وجود می‏آید، با فطرت و غرایز و نیازهای روحی و جسمی بشر به مبارزه برخیزیم. همچنین عواطف و احساسات این گونه زنان را نادیده بگیریم، این مبارزه‏ای است که پیروزی در آن نیست. به فرض که این طرح عملی شود، جنبه‏های غیر انسانی آن بر هیچ کس پوشیده نیست.
تعدد همسر را در موارد ضرورت نباید تنها از نگاه همسر اوّل مورد بررسی قرار داد، بلکه از دریچه چشم همسر دوم و مصالح و مقتضیات اجتماعی نیز باید مورد مطالعه قرار گیرد. آنها که مشکلات همسر اوّل را در صورت تعدد زوجات عنوان می‏کنند، کسانی هستند که یک مسئله چند بعدی را تنها از یک زاویه نگاه می‏کنند؛ زیرا تعدد همسر هم از زاویه دید مرد و هم از زاویه دید همسر اوّل، نیز از زاویه دید همسر دوم باید مطالعه شود، آن گاه با توجه به مصلحت مجموع در این باره قضاوت کنیم.
اما اگر راه دوم را انتخاب کنیم، باید فحشا را به رسمیت بشناسیم. تازه زنانی که به عنوان معشوقه مورد بهره برداری جنسی قرار می‏گیرند، علاوه بر اینکه شخصیت شان پایمال شده است، آینده و تأمین ندارند به همین دلیل هیچ عقل سالمی آن را تجویز نمی کند.
تنها راه سوم است که هم به خواسته‏های فطری و نیازهای غریزی زنان پاسخ مثبت داده شود و هم از عواقب شوم فحشا و نابسامانی زندگی این دسته از زنان جلوگیری شود و جامعه از گرداب گناه بیرون آید.
بر همین اساس اسلام راه سوم را اختیار کرده و به مردان اجازه داده است که بیش از یک همسر اختیار کنند و برای جلو گیری از هر گونه ظلم و بی عدالتی نیز شرایط زیر را قرار داده است:
1. مرد باید عدالت را بین همسران خود رعایت کند.
2. تعداد همسران دائم نباید بیشتر از چهار همسر باشد.
3. اجازه از همسر در صورتی که بخواهد با برادر زاده یا خواهر زاده او ازدواج نماید، لازم است.
بر این اساس اگر چه ممکن است چند همسری با احساسات این زنی که در حال حاضر دارای همسر است ناسازگار باشد اما با توجه به کثرت جمعیت زنان آماده ازدواج نسبت با تجویز چند همسری زمینه ازدواج زنان بیشتری فراهم می شود و جمع زیادی را از افسردگی های روحی نجات می دهد.

جاذبه اسلام دین اعتدال پاسخ به ندای فطرت چندهمسری 1 نظر »

روز ناگزیر

ارسال شده در 14 آبان 1395 توسط دارابي در مناجات, امام زمان, شعر

این روز ها که می گذرد هر روز

احساس می کنم که کسی در باد

فریاد می زند

احساس می کنم که مرا

از عمق جاده های مه آلود

یک آشنای دور صدا می زند

آهنگ آشنای صدای او

مثل عبور نور

مثل عبور نوروز .


مثل صدای آمدن روز است

آن روزِ ناگزیر که می آید


آن روز پرواز دست های صمیمی

در جست و جوس دوست

آغاز می شود


روزی که روزِ تازه ی پروانه

روزی که نامه ها همه باز است

صندوق های پستی

آن روز آشیان کبوتر هاست


روزی که دست خواهش، کوتاه

روزی که التماس، گناه است

و فطرتِ خدا

در زیر پای رهگذران پیاده رو

بر روی روزنامه نخوابد

و خوابِ نان تازه نبیند


روزی که روی درها

با خط ساده ای بنویسند:

“تنها ورود گردن کج، ممنوع! “

و زانوانِ خسته ی مغرور

جز پیش پای عشق

با خاک آشنا نشود

و قصه های واقعیِ امروز

خواب و خیال باشند

و مثل قصه های قدیمی

پایان خوب داشته باشند


روز وفور لبخند

لبخند بی دریغ

لبخند بی مضایقه چشم ها

آن روز

بی چشم داشتِ بودنِ لبخند

قانون مهربانی است


روزی که شاعران

ناچار نیستند

در حجره های تنگِ قوافی

لبخند خویش را بفروشند

روزی که روی قیمت احساس

مثل لباس

صحبت نمی کنند


پروانه های خشک شده، آن روز

از لای برگ های کتاب شعر

پرواز می کنند

و خواب در دهان مسلسل ها

خمیازه می کشد

و کفش های کهنه ی سربازی

در کنج موزه های قدیمی

با تار عنکبوت گره می خورند


روزی که توپ ها

در دست کودکان

از باد پر شوند


روزی که سبز، زرد نباشد

گل ها اجازه داشته باشند

هرجا که دوست داشته باشند بشکفند

آیینه حق نداشته باشد

با چشم ها دروغ بگوید

دیوار حق نداشته باشد

بی پنجره بروید

آن روز دیوار باغ و مدرسه کوتاه است

تنها

پرچینی از خیال

در دور دستِ حاشیه باغ می کشند

که می توان به سادگی از روی آن پرید

روزِ طلوع خورشید

از جیب کودکان دبستانی


روزی که باغِ سبزِ الفبا

روزی که مشقِ آب، عمومی است

دریا و آفتاب

در انحصار چشم کسی نیست


روزی که آسمان

در حسرت ستاره نباشد

روزی که آرزوی چنین روزی

محتاج استعاره نباشد


ای روزهای خوب که در راهید !

ای جاده های گمشده در مه !

از پشت لحظه ها به در آیید !

ای روزهای سختِ ادامه !


ای روز آفتابی !

ای مثل چشم های خدا آبی !

ای روزِ آمدن !

ای مثل روز ، آمدنت روشن !

این روزها که می گذرد هر روز

در انتظار آمدنت هستم !

اما

بامن بگو که آیا من نیز

در روزگار آمدنت هستم ؟



قیصر امین پور، دفتر اول ( از آینه های ناگهان )


جمعه های انتظار شعر انتظار عدالت جهانی مدینه فاضله 4 نظر »

در توبه همیشه و برای هر کسی باز است

ارسال شده در 7 آبان 1395 توسط دارابي در محرم, زیارت, اخلاق

گفت و گوی امام سجاد علیه السلام با پیرمرد شامی
در شام پیرمردی به زنان و خانواده حسین علیه السلام نزدیک شد و گفت: الحمد لله که خدایتان کشت و هلاک ساخت و شهرها را از دست مردانتان ایمن گردانید و امیر مومنان را بر شما چیره کرد.
علی بن الحسین علیه السلام از مرد پرسید: ” یا شیخ هل قرأتَ القرآن؟ ” ای مرد آیا قرآن خوانده ای؟
مرد گفت: آری
فرمود: ” آیا این آیه را خوانده ای « قل لا أسئلکم علیه أجرا إلا المودّة فی القربی »؟ “
پیرمرد گفت: خوانده ام.
امام فرمود: ” آن قربی ما هستیم . و آیا آیه « وآتِ ذاالقربی حقه » را خوانده ای؟”
گفت: خواندم.
امام فرمود: ” مقصود از این قربی نیز ما هستیم . و آیا این آیه را خوانده ای « واعلموا أنما غنمتم مِن شیءٍ فإنّ لله خمُسَه و للرسول و لذی القربی ؟ “
گفت: آری.
فرمود: “این قربی هم ما میباشیم. آیا این آیه را خوانده ای « إنما یرید الله لیذهب عنکم الرجس أهل البیت و یطهرکم تطهیرا » ؟ “
گفت: خوانده ام.
علی بن الحسین علیه السلام فرمود: ” نحن أهل البیت الذی خصَّنا الله بآیة الطهارة یا شیخ ! ” ای مرد! آن اهل بیتی که خداوند آنان را مشمول آیه طهارت قرار داده است کسی جز ما نیست.
پیرمرد پشیمان از سخنی که گفته بود لب فرو بست و ساکت شد. اندکی بعد ناباورانه سؤال کرد: شما را به خدا سوگند راست میگویید و مواقعا مصداق این آیات شما هستید؟
علی بن الحسین علیه السلام فرمود: ” تاللهِ إنا لنحن هم مِن غیر شکٍّ . وحقِّ جدِّنا رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم إنّا لَنحن هم .” به خدا سوگند بدون تردید آنان ماییم. به حقیقت جدمان رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم سوگند آنان ما هستیم.
پیرمرد گریه را سر داد و دستارش را به کنجی پرتاب کرد و آنگاه سر بر آسمان برداشت و گفت: خدایا من از دشمنان آل محمد بیزارم چه جن باشد و چه انس. آنگاه پرسید: راه توبه برایم باز است؟
علی بن الحسین علیه السلام فرمود: ” نعم إن تُبتَ تاب الله علیک و أنت معنا “. آری اگر توبه کنی خدا میپذیرد و تو در آن هنگام از همراهان ما خواهی بود.
مرد گفت: توبه کردم.
لهوف سیدبن طاووس، ص220

آداب تبلیغ توبه حسن خلق عاقبت بخیری نفس گرم اهل بیت 2 نظر »

عقلانیت دینی و جاهلیت اموی 2

ارسال شده در 1 آبان 1395 توسط دارابي در محرم, شبهه پژوهی

عقلانیت دینی و جاهلیت اموی 2
راه رسیدن به مقامات بالای انسانی
آیت الله جوادی آملی

و من مشتاق اجدادم، همانطوری که یعقوب مشتاق یوسف است! مگر به هر مشتاقی فوراً جائزه می دهند؟! تا مشتاق، آزموده نشود، آموزه ها را پشت سر نگذارد، سختی ها را نبیند؛ چشم و، گوش و شامّه اش را باز نمی کنند! این یعقوب پیغمبر است که در چند قدمی او یوسف را به چاه انداختند، ولی نتوانست آنجا را استشمام کند، بگوید: من بوی یوسف را در چاه می شنوم! دادن ملکوت و پرده برداری،کار آسانی نیست! به یعقوب پیغمبر هم باشد، رایگان نمی دهند.
اگر آن بزرگوار گفت: ما گاهی بچّه را در چاه نمی بینیم، گاهی از فاصله های دور پیام می شنویم؛ گهی تا پشت پای خود نبینیم، گهی در طارم أعلی نشینیم؛ این حرف آن بزرگوار را باید تشریح کرد که چه جور شد، گاهی انسان در طارم أعلی می نشیند، عرشی می شود؛ چه جور می شود گاهی فرشی هم نمی شود، پشت پای خود را نمی بیند! این یعقوب (ع) باید امتحانها بدهد، سختی ها تحمّل کند، توکّلت علی الله بگوید، انّما اشکوا بثّی و حزنی الی الله(یوسف/86) بگوید، چندین سال فراق تحمّل بکند تا ذات أقدس له شامّه اش را باز بکند، بگوید من از 80 فرسخی بوی پیرهن می شنوم! انّی لأجد ریح یوسف لولا ان تفنّدون(یوسف/ 94). به او رایگان ندادند، به امثال او رایگان نمی دهند! مگر به هر کسی رایگان قدرت معنوی بالا می دهند که چشم باطنش باز بشود، درون مردم را ببیند؟! شامّه باطنش باز بشود، بوی بد گناه را استشمام بکند!
سالار شهیدان فرمود: من یک چنین سربازی می خواهم؛ باذلاً فینا مهجته و موطّناً علی لقاء الله نفسه فالیرحل معنا. فرمود: مردم! امویان آمدند، در درجه اوّل کفر را مستور کردند، در درجه دوّم این کفر را منافقانه به صورت کار شکنی در زیر و ریز عمل کردند، بعد کم کم حکومت را در زمان سقیفه تصاحب کردند، و همان جاهلیّت و نفاق را با رنگ و لعاب مذهب علیه علی بن أبیطالب در آوردند؛ یک قدری رنگین تر کردند، حسن بن علی را از پا در آوردند و حکومت را گرفتند.
الآن من با چه عنوان بجنگم؟! پیغمبر می فرمود: جاهلیّت بد است، کفر بد است؛ اینها هم می گویند: جاهلیّت بد است، کفر بد است. پیغمبر می فرمود: اسلام چیز خوبی است، اینها هم می گویند: اسلام چیز خوبی است، ما هم مسلمانیم؛ من با چه بهانه بجنگم؟! من به چه بهانه به شما بفهمانم که اینها منافقند! من تا شهید نشوم و سرم حرف نزند، شما بیدار نمی شوید! تا خانه ام را نسوزانند، شما بیدار نمی شوید! من می گویم: اینها دروغ می گویند، شما می گوئید: نه! من با چه بهانه با اینها بجنگم؟ بگویم: اینها کافرند، اینها که نماز جماعت پنج وقته می خوانند! بگویم: آنها جاهلند؛ اینها که دم از اسلام می زنند، قرآن بالای نیزه بردند! فرمود: بخش وسیعی از دشواری های ما ضعف فرهنگ عمومی است؛ شما به سراغ آن معارف برتر بروید.
فرمود: من خونی دارم، این خون می تواند انقلابی ایجاد کند. آنهائی را که دوراست، نزدیک کند؛ آنهائی که جاهلند، عالم بکند. اینچنین نیست که ما بگذاریم این دین رایگان به دست اینها برود و تمام زحمات انبیاء از بین برود؛. من این دین را زنده می کنم؛ و به من گفته اند: انّ الله شآء ان یراک قتیلاً (بحارالأنوار،44/364) و دین با شهادت من یقیناً زنده می شود. درست است زینب کبری ناله ها کرد، امّا می دانستند چه خبر است!

ابتلاء اسلام بنی امیه بصیرت حیات طیبه سقیفه عقلانیت دینی فان الله قد شاء ان یراک قتیلا کربلا نظر دهید »
  • 1
  • ...
  • 8
  • 9
  • 10
  • ...
  • 11
  • ...
  • 12
  • 13
  • 14
  • ...
  • 15
  • ...
  • 16
  • 17
  • 18
  • ...
  • 45
 خانه
 تماس
 ورود
خرداد 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
          1 2
3 4 5 6 7 8 9
10 11 12 13 14 15 16
17 18 19 20 21 22 23
24 25 26 27 28 29 30
31            
  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

حدیث موضوعی

حدیث موضوعی

وصیت نامه شهدا علیهم السلام

وصیت شهدا

کرامات و داستان های ائمه أطهار علیهم السلام

آیه قرآن

تدبر در قران

آیه قرآن

دانشنامه مهدویت

مهدویت امام زمان (عج)

فال حافظ

فال حافظ

پای پیاده...همپای جاده...ره می سپارم...


دانلود نوحه

آمار

  • امروز: 164
  • دیروز: 90
  • 7 روز قبل: 604
  • 1 ماه قبل: 2070
  • کل بازدیدها: 61045
کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان