خلاصه ای از یک گفتگو در موضوع ازدواج مجدد
سوال:من وقتی از همه لحاظ همسر خوبی برای شوهرم باشم ضرورت ازدواج مجدد و موقت چیست؟
پاسخ:
اولاً: من وقتى زن خوب و مؤمنی ميشم كه اگه خدا اجازه داد من ممنوع نكنم و اگه خدا ممنوع كرد من اجازه ندم..
اين ميشه ايمان واقعى و صددرصد كه تسليم اراده و خواست خدا باشيم، خواسته ى خودمون رو در برابر خواسته خدا ذبح كنيم، تسليم باشيم، عبد باشيم، بندگى يعنى همين.. عبوديت يعنى اين.. خود قرآن قسم خورده كه اونايى كه در مقابل احكام خدا(چه حلالش چه حرامش) قلباً تسليم نيستند ايمان ندارند
اين آيه رو خونديد؟؟
فلا و ربك لايؤمنون حتى يحكموك فيما شجر بينهم ثم لايجدوا من انفسهم حرجا مما قضيت و يسلموا تسليما[ نساء/65]
يعنى به پروردگارت قسم كه اينها ايمان نياورده اند مگر آنگاه كه تو (پيامبر) را در منازعات خود قاضى قرار دهند سپس نسبت به آنچه تو قضاوت كردى ذره اى در درون خود ناراحتى و گرفتگى مشاهده نكنند و تسليم باشند آنهم چه تسليمى!
پس بايد بطور كامل تسليم احكام خدا باشيم
ثانياً: حالا گيرم من خيلى خوب باشم و شوهر من هيچ احتياجى نداره، نه عاطفى نه غيره..
اما توى جامعه اينهمه زن مطلقه است، پير دختر هست بيوه هست، اينها توى جامعه رها باشن، شوهر نداشته باشن، جامعه به فساد كشیده میشه..
جامعه مثل كشتى است، اگه سوراخ شد وفساد رواج پيدا كرد دودش توى چشم همه ميره.. بالاخره راه مواجهه با مشکل اين همه مطلقه و زنهاى بى شوهر چيه⁉️⁉️⁉️
سوال:
كى گفته راهش اینه که به شوهرامون اجازه بدیم زن دوم بگیرن؟؟ مگه مرد کمه؟ مرد مطلقه هم هست اونام باهم ازدواج کنن
پاسخ:
قبول نداريد از بس دختر زياده و توى خونه مونده، مرداى طلاق داده، اكثرا دوباره دختر ميگيرن، كسى سراغ بيوه ها و مطلقه ها نمياد؟؟؟، غالبا اينطوريه گرچه استثنا هم داره.
سوال:
راه حل اینا زن دوم گرفتن شوهرای ماست؟؟ کسیکه فساد میکنه زن دوم میشه. و میفته به جون مرد که زن اولی رو طلاق بده . فکر نکنید با فرشته طرفید هر زنی وارد زندگی مردی شده اون مرد زن اولشو از دست داده کاملا این موضوع امتحانشو پس داده!
پاسخ:
اين به مديريت و جربزه مرد بستگى داره، يا همون عدالت كه قرآن فرموده، قطعا مردى كه بخواد به حرف زن دوم، زن اولش رو طلاق بده صلاحيت زن دوم گرفتن نداره..
سوال:
برای کسیکه زنش تو زندگیش کم نمیذاره زن دوم گرفتن باعث میشه آرامش زندگیشون بهم بخوره چون هیچی زنی نمیتونه احساساتشو کنترل کنه .
اگر اینطور بود ساره زن حضرت ابراهیم با اینکه مشکل از خودش بود بچه دار نمیشد هاجرو تحمل میکرد خدا زنو اینطوری خلق کرده .
اگر خدا کاملا مجاز میدونست چرا پیامبر تا وقتی حضرت خدیجه بود زن دوم نگرفت؟ یا امام علی تا وقتى حضرت زهرا بود زن دوم نگرفت؟؟
پاسخ:
مگر حضرت على با وجود ام البنين ، سه تا زن ديگه هم نداشت؟، مگه توى دوره زمانه ما، زنى به جلالت وعظمت ام البنين پيدا ميشه؟ چرا به اين قسمت زندگى حضرت على توجه نمى كنيم؟ هیچکدوم از زنان نمیتونن خودشون رو با حضرت خدیجه و حضرت زهرا مقایسه کنند.پیغمبر اسلام بعد از جنگهای اسلامی و بی سرپرست شدن زنان مسلمانان اقدام به چندهمسری کردند که اگر عمر حضرت خدیجه تا ان زمان کفاف میداد چه بسا پیغمبر این کار رو میکردند. به این نکته فکر کنید که اگر حضرت خدیجه آن زمان حیات داشتند، با تعدد مخالفت میکردند یا خیر.
این رو هم ببینید که بقیه اهل بیت عصمت بدون استثناء چندهمسر بودند.
حداقل اين مقدارشو همه قبول داريم كه عقد موقت كردن برا مرد متاهل جايزه. اينو ديگه مراجع تقليد بايد بگن، شما نميتونى بگى حلال نيست و مجاز نيست.
قطعا فتواى همه مراجع تقليد اينه كه حتى با تمكين زن دائم، عقد موقت كردن براى مرد، نه يكى و دوتا بلكه هر تعداد كه بخواد براش حلاله و ممنوع نيست.
حضرت ساره رو مثال زدید. خب هرکس در تاریخ هرکاری کرد درسته؟ مگر ساره الگوی شماست؟ بنی اسرائیل هم پیغمبران رو میکشتند آیا باید از آنها الگو بگیریم؟ اینکه خدا به حضرت ابراهیم فرمان داده تا حضرت هاجر و فرزندش را به سرزمینی دیگر ببرد نه برای صحه گذاشتن بر حسادت ساره و تایید آن و حق دادن به او. اگر بخاطر همین بود که آن طرف تر در همان شهر هم میشد خانواده دوم ابراهیم از نگاه هاجر دور باشند تا چشمش به آنها نیفتد. چرا در یک سرزمین بی آب و علف و سکنه؟ احتمال نمیدهید این دوری برای امر مهمتری باشد؟ همانطور که خود حضرت ابراهیم ع هم در قرآن کریم اشاره کردند [ابراهیم/37]: ” ربنا إنّی اسکنتُ من ذریّتی بِوادٍ غیرِ ذی زرعٍ عند بیتِک المحرّمِ ربّنا لِیُقیموا الصلاة…” .
چرا از حضرت ام البنین علیه السلام الگو نمیگیرید؟
سوال:
یعنی اسلام انقدر دین خشن و خشک و بی روحیه که برای احساسات زن ارزشی قائل نشده؟ خدا خودش زن رو عاطفی خلق کرده اینجا چطور میشه احکام دین این باشه که دل زن اولو بسوزونه بره زن دوم بگیره؟؟؟ اگر اسلام کامله که هست به نظرم یه جای کار میلنگه!!!
پاسخ:
قطعا اسلام نميگه دل زن اول رو بسوزونه، چون اگه عدالت رعايت بشه، دل زن اول نميسوزه. و قطعا اسلام فقط یک زن رو نمیبینه و زنان محروم دیگر رو نادیده نمیگیره. احساسات جنس زن رو لحاظ میکنه نه فقط یک زن رو.
سوال:
چطوری میخواد عدالت عاطفی رو رعایت کنه؟ اصلا امری محاله ادم دوتا زنو یه اندازه دوست داشته باشه امکان نداره تازه زن روحیه اش اینکه نمیتونه قبول کنه همسرشو با یکی دیگه شریک باشه
پاسخ:
عدالت قلبى امكان پذير نيست واجب هم نيست
مهم عدالت رفتارى هست
كه يه حداقلى داره كه واجبه و آسونه(چهار شب يه شب؛ باضافه نفقه واجبه)
يه حداكثرى هم داره كه مستحبه و كمى سخته. که اون مستحب رو خدا نخواسته.
بدون شك، اين حس كه نخوايم كسى شريك باشه، حسادته كه روايات متعددى در مذمتش وارد شده
مثل كسى كه با شكم سير بخوابه و همسايه گرسنه باشه و بگه مال خودمه! نميخوام به همسايه بدهم، نميخوام كسى در خوراكم با من شريك بشه! اين اخلاق ناپسندى هست، چيزى از من كم نمیشه که…