مرگ خاموش
اولین سونوگرافی در هفته 18 بارداری!!!
پیام تکان دهنده و بسیار تأمل برانگیزی که یکی از همراهان عزیز کانال جنین بی پناه از کانادا ارسال کرده اند!!!
قضاوت با شما…
اولین سونوگرافی در هفته 18 بارداری!!!
پیام تکان دهنده و بسیار تأمل برانگیزی که یکی از همراهان عزیز کانال جنین بی پناه از کانادا ارسال کرده اند!!!
قضاوت با شما…
راحتی حقیقی برای مؤمن فقط در لقاء خدای متعال است نه هیچ جای دیگر.
نشاط و راحتی قلب در مقام رضایت و یقین به خداست.
این مهم زمانی حاصل میشود که از شر مزاحمت های نفس در امان بمانیم. آنگاه که از انانیت و خودبینی رها شویم
خانم مؤمنه ای نوشت: «تنها “صاحبان قلب سلیم” مشتاقانه تسلیم به حکم تعدد زوجات میشوند و حتی خودشان بدنبال همشوی مناسب برای خود میروند!! نه افرادی مثل ما که از سر تا پا نیازند! و هیچوقت تحمّل #رقیب_عاطفی را ندارند!!!
چرا این خانم میگوید «تحمّل رقیب عاطفی» را ندارد!!؟
چون ایشان به #ظرافت_توحیدی در کار تربیتی خدا در حکم #تعددزوجات توجه ندارد
#خدا تنها کسی است که رقیب نمیپذیرد!!
این غیرت خانمها در برابر حکم خدا بر ضرورت تعدد زوجات در اجتماع، ناشی از چیست؟
اول، بخاطر اشتباه نگاهشان در #بدن_گرایی (و احساس رقابت در رابطه های بدنی) نسبت به همسر دیگرِ شوهرشان
و دوم، و مهمتر، بخاطر #شرک_خفی در آن وصف «رقیب ناپذیریِ خدا» است، که زنان خودشان را در «رقابت جنسی و عاطفی» دیده اند و خودشان را هم #شریک_خدا در این وصف #رقیب_ناپذیری_خدا پنداشته اند!!!
اهل ایمان در تسلیم تام نسبت به #حکم_خدا دارند همین لایه های پنهان #شرک_به_خدا را از وجودشان پاک و تطهیر میکنند. چرا که ایشان این هشدار خداوند در قرآن را نسبت به شرک پنهان در اهل ایمان جلوی چشمشان دارند که فرمود:
«وَ ما يُؤْمِنُ أَكْثَرُهُمْ بِاللَّهِ إِلاَّ وَ هُمْ مُشْرِكُون» (یوسف، ۱۰۶)
حکم خدا فطریست، که آمده تا مرزهای خودیت را در زن و مرد پاک کند، و آنها را به حریم ولایت الهی برساند. و اتفاقا حُکم #تعددزوجات برای حد زدن به این حس مالکیت و تمامیت خواهی زن است، چون آن تمامیت خواهی ناشی از انانیت و خودمحوریست.
حکم فقهی مسلّم و اجماعی در فقه اسلام است، که مرد ولو فقط یک زن هم داشته باشد، زن فقط مالک یک چهارم از شبها است، و مرد میتواند سه شب دیگر را هرجای دیگری که بخواهد بیتوته کند. این یعنی، اسلام از همان ازدواج اول هم با این حس تمامیت خواهی زن مبارزه کرده، که فکر نکند مالک تمام وقت شوهرش شده، و شوهر ملک طلق اوست!!! لذا وقتی که همسر دوم و سوم و چهارم دائمی هم وارد زندگی مشترک با مرد میشوند، آنها دارند حق قسمت یک چهارم خودشان را میگیرند، نه آنکه حقی از جانب زن اول کم و ضایع شده باشد. و بر مرد هم #واجب_شرعی است که زمان ها را رعایت کند و در وقت هر زنی پیش هم او باشد.
کتاب لمعه، بخش نکاح، موضوع قَسم (قسمت زمانی بین زوجات) : و يجب للزوجة الواحدة ليلة من أربع ، و له ثلاث ليال يبيتها حيث شاء ، و للزوجتين ليلتان من الأربع و له ليلتان ، و على هذا فإذا تمت الأربع فلا فاضل له لاستغراقهن النصاب.
در این مبارزه با #شرک_پنهان، هم زنان همشوی باهم، مبارزه با نفس دارند، که غیرت و حسادت و رقابت شیطانی نورزند، و با هم اخوت ایمانی و خواهری داشته باشند؛ و هم مرد در فشار مسئولیت ها و رعایت عدالت فقهی و جلب رضایت الهی قرار دارد، که بتواند #خانواده_ای_توحیدی بنا کند؛ همه ی اینها باهم است، که موجب خروج از دنیا، و ورود به حریم ولایت الهی خواهد بود (به بیان امام خمینی در چهل حدیث).
شبهه:
اصلا #چندهمسری و #تعدد_زوجات رو کسی زیر سوال نمیبره
واقعیتی که تو جامعه هست رو متذکر میشم که معمولا مردان برای هوا و هوس هست که میرن دنبال #تعدد_زوجات …
جواب:
چند سوال داریم:
اگر کسی از روی هوس ازدواج مجدد کنه (زیر بار مسئولیتش بره و دنبال گناه نره)، گناه خدا رو کرده که این بزرگواران چپ و راست مورد شماتت قرارشون میدن؟؟
سوال دوم اینکه این بزرگواران که انتقاد میکنن، به راحتی در مورد دیگران بدون شناخت تهمت میزنند، اطلاع دارند گناه تهمت از گناه غیبت بالاتره و گناه غیبت از گناه هفتاد بار زنا با محارم در کنار خانه خدا بالاتره؟؟؟
این بندگان خدا اگه بواسطه شهوت بروند گناه کنند، از گناه تهمت های شما خیلی خیلی کوچیکتره!!!! حالا درد اینجاست ازدواج میخواهند بکنند وشما بهشون تهمت میزنید…
اما جواب اصلی اینکه اصلا چه اشکال داره شخص برای خودداری از گناه و به قول شما هوس برود و ازدواج مجدد کند؟
اصلا یه سوال: ازدواج اول اکثرا با چه هدفی رخ میده؟ بله،
ازدواج اول هم برای جلوگیری از گناه و به قول شما هوس هست معمولا
یعنی برای جلوگیری از شهوت حرام، ازدواج میکنند تا شهوت حلال داشته باشند
پس ازدواج دوم و … هم میتونه برا همین باشه و اشکالی هم نداره
صفر الخیر گفته اند نه صفرالنحس !
ماه “صفرالخیر” از راه رسید .
ورود این ماه و خروجش همواره با برخی از اوهام و تخیلات بنام “نحس بودن” آمیخته شده تا جایی که عده ای از ماه صفر در وحشت قرار می گیرند و عده ای دیگر در شب آخر ماه درب مساجد را می کوبند و یا شمع روشن می کنند و….
جا دارد در این عصر که عصر دانش و توجه به واقعیات است، خود را از زنجیر این “توهمات” خَلاص کنیم .
کلمه “صفر” دارای یک پسوند است و آن کلمه “خیر” است که به او متصل شده و این اتصال دلالت از “خیر بودن” این ماه دارد.
اگر در ماه صفر رحلت پیامبر اعظم(ص) را داریم، ولادت امام باقر(ع) و پیروزی حضرت امیر (ع) بر خوارج را هم داریم .
احادیثی که ما را بر دعا و پرداخت صدقه در این ماه رهنمون می کنند، اختصاص به ماه صفر ندارد؛ در همه ماه ها دعا و صدقه از سنت نبوی(ص) و اهل بیت(ع) بشمار می رود.
مفسر بزرگ قرآن مجید و فیلسوف بزرگ قرن حاضر علامه طباطبایی(ره) می نویسد :
از نظر عقلی نمیتوان دلیلی اقامه کرد که فلان زمان نحس است و فلان وقت سعد؛ چون اجزای زمان مثل هم هستند و ما هم که بر علل و اسباب مؤثر در حوادث احاطه علمی نداریم تا بگوییم فلان قطعه از زمان نحس است و قطعه دیگر سعد.
امّا از نظر شرعی دو آیه در قرآن داریم که ظاهرش بر این است که ایامی خاص (هفت شبانه روز) که عذاب بر قوم ثمود ارسال شد، روزهای نحسی بودهاند؛ ولی این آیه دیگر نمیرساند که حتی همان روزها در هفته بعد و در ماه بعد و… ایام نحس هستند.
چون اگر تمام آن ایام نحس باشند در تمام سال، لازمهاش این است که تمام زمانها نحس هستند.
روایات هم نتیجهاش این است که نحس بودن ایام به خاطر کارهای زشتی است که در آن واقع شده است و سعد بودن ایام به خاطر کارهای نیک دینی یا عرفی است، امّا این که قطعهای از زمان خاصیت تکوینی سعد و نحس داشته باشد، قابل اثبات نیست.(المیزان جلد۱۹ذیل آیه۱۰قمر)